ماجراي كيك شش ماهگي
از اونجايي كه ماماني اين كيك خوشمزه رو يك روز زودتر پخت. ( به دليل حواس پرتي و گم كردن تاريخ )آخه انگار من واسش حواسي نذاشتم . بابايي ام چون كيكاي مامانيرو خيلي دوست داره طاقت نياور و نصفشو البته به كمك ماماني كه اصراراش براي نخوردن كيك فايده اي نداشت نوش جان كردن اينم نتيجه كار:
خوشحالم چون امروز شش ماهگيمه
عجب كيكي ماماني دستت درد نكنه هرچند بيشترشو خوردين
حالا ببينم چه مزه اي هست؟
اي واي ماماني مچم گرفت
اي بابا مگه واسه من نبود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی