ماهورماهور، تا این لحظه: 13 سال و 23 روز سن داره

ماهور هدیه خدا

شعر كودكانه 2

1389/11/25 12:13
نویسنده : مامان ماهور
1,219 بازدید
اشتراک گذاری

بیا ببین

ستاره ها و ماه را

که با حضورشان در آسمان شب

شب همه بخیر می شود

سیاهی از دل من و تو می رود


بیا ببین که در دل ستاره ها و ماه

رازهای آسمان نهفته است

گویی از زبان شان خدا به بنده ها

شب بخیر گفته است

 

یحیی علوی فرد
--------------

چه شادمانم امروز

چه لحظه های خوبیست

چون از معلم امروز

گرفته ام دو تا بیست

 

نوشته بودم انشا

که من چقدر شادم

از این که قلکم را

به جشن هدیه دادم

معلمم نوشته

کنار نمره این را :

یکی برای قلک

یکی برای انشا

------------------
شش دانه قاشق
شش دانه بشقاب
نان و نمكدان
يك كاسه ي آب
ديگي پر از آش
يك شام ساده
در دور سفره
يك خانواده
با مهرباني
با هم نشستند
در سينه شادي
بر چهره لبخند
گفتند اول
نام خدا را
خوردند با هم
نان و غذا را
يك سفره ي خوب
يك شام دلخواه
بعد از غذا هم
الحمدلله

شعر: مصطفی رحماندوست

------------------------
پدرم گفت: « برو» گفتم: چشم»
مادرم گفت: «بيا» گفتم: «چشم»

هر چه گفتند به من، با لبخند
گوش كردم همه را، گفتم چشم

مادرم شاد شد از رفتارم
خنده بر روي پدر آوردم

با پدر مادر خود، در هر حال
تا توانستم، نيكي كردم

پدرم گفت: «تو خوبي پسرم»
مادرم گفت: «از او بهتر نيست»

آسمان خنده به رويم زد و گفت:
«پسرك از تو خدا هم راضي است.»

شعر: مصطفی رحماندوست

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)